۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

8

گیاه خواری و اقتصاد

آیا می دانستید که اگر همه ی مردم زمین گیاه خوار می شدند، زمین ما می توانست سه الی پنج برابر ساکنین کنونی خود را غذا بدهد؟ می دانستید که اگر انسان ها به تغذیه ی اصلی و طبیعی خود باز پس میگشتند، فقر، گرسنگی و بیچارگی مردمان، تنها یک خیال ناخوشایند و دور از واقعیت بود؟
می دانستید که وضعیت کنونی و بد اقتصادی جهان از نتایج معظل بزرگ گوشت خواریست؟



‎خوراک های نباتی برتری مهمی از نقطه نظر اقتصاد بر اغذیه حیوانی نشان می دهند، قیمت آن ها کمتر از یک سوم خوراک های حیوانی است. ولی آیا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید که چرا غذاهای گوشتی گرانترین غذاها هستند؟
‎یک مزرعه غذای کامل لازم است تا حیوانی بالغ و پروار گردد و بتوان او را سلاخی و از گوشت آن استفاده کرد. این در صورتی است که غذایی که از گوشت حیوان بدست می آید یک دهم از آن غذایی نیست که از همان مزرعه می شد بدست آورد. در فصل سرما و گرما، هزینه ی جمع آوری و انبار کردن خوراک دامها، همچنین هزینه  های نگهداری، پیشگیری از بیماری و مبالغ هنگفت دامپزشکی را باید بدان افزود و در نهایت با هزینه ی تاسیس سردخانه هایی که بتوان گوشت مردار را در  مدت معینی  درآنها نگهداری کرد و هزینه های سرسام آور انتقال اجساد از کشتارگاه های دور از شهر، به قصابی ها و غیره را جمع کنید تا متوجه شوید که چرا به لحاظ اقتصادی اینقدر تفاوت وجود دارد‫.‬
‎اگر فرض بگیریم که برای هر فرد در دنیا یک آکر خاک حاصلخیز وجود داشته باشد، بنا به اظهارات « سرجان راسل » ( رئیس ایستگاه آزمایشی رمتای استد) برای انسانهای همه چیزخوار 1.63 آکر زمین لازم است، در صورتیکه برای خوراک گیاهخواران، هر فردی بین 0.5 تا 0.6 آکر زمین لازم است و ما به التفاوت این یعنی 1.03 آکر فقط برای بدست آوردن مواد سمی گوشتی.
‎یک تکه زمین که برداشت حاصل از آن به اندازه ی غذای ۱۰ نفر میباشد، اگر برای کشت علوفه جهت سیر کردن شکم حیوانات به کار گرفته بشود، مسلما نمی تواند جوابگوی سیر کردن شکم تعداد زیادی از انسان ها باشد‫.‬ انسان گوشتخوار برای تهیه ی غذای خود به یک سرزمین وسیع احتیاج دارد‫.‬ خیلی وسیعتر از آنچه که برای شیر و ببر لازم است‫.‬ یک ملت شکارچی که در سرزمینی کوچک زندگی می کنند، نمی توانند دارای ساکنین و اهالی زیادی باشند‫.‬
‎ذخیره ی غذاهای گوشتی معمولا مشکلتر است و نیاز به تکنولوژی پیشرفته و هزینه بیشتر دارد. در روزگاران گذشته هرگاه قحطی می شد ابتدا حیوانات بودند که کشته می شدند و نگهداری از گوشت آنها امکان پذیر نبود. امروزه نیز یک بیماری اپیدمی می تواند تعداد زیادی از دامها را به کام مرگ بکشاند و همه هزینه های انجام شده را به هدر دهد‫.‬
‎امروزه با پیشرفت علم، هر چند از تلفات و مرگ و میر دامها به میزان قابل توجهی کاسته شده (گرچه هنوز خیلی از بیماریها مثل سرطان، تب برفکی، انفولانزای مرغی و... بدون درمان هستند)، ولی مبالغ هنگفتی صرف نگهداری و واکسیناسیون دامهایی می گردد که در محیطهای غیر طبیعی رشد کرده و به مرضهای سختی دچار شده اند. این بیماری ها اغلب به علت تغییرات غیر طبیعی ژنتیکی و همچنین تزریق هورمون های متعدد، داروهای شیمیائی و تلقیح مصنوعی برای اینکه حیوانات بتوانند چند بار در سال بزایند و خیلی زودتر از موقع معمول بالغ شوند و چاق گردند، بوجود می آید‫.‬
خوراک ھای نباتی نه تنها ھیچ گونه مواد سمی در بدن از خود باقی نمی گذارند، بلکه زندگانی را بی آلایش کرده، تهذیب اخلاق می نمایند و بیدادگری و اسارت حیوان و انسان را بر می اندازند و ویرانی و بایری زمین ھا را مرمت می کنند. دیگر زمین ھای حاصلخیز خراب نمی شود تا از آنها الکل و تریاک استعمال بنمایند. این در حالیست که ھمه ی موجودات و جانوران در طبیعت یک خوراک خوش مزه به اندازه فراوان  و کافی می یابند که به آسانی جزوی از بدن آنها می شود. انسان در این بین تنها توانسته کار و زندگی خود را دشوار بنماید، به طوری که  قسمت بزرگ زمان و ھوش و جدیت و کار خود را صرف آماده کردن یک غذای غریبه و عجیبی می نماید که  حتی لیاقت ندارد از نقطه نظر علمی، طبیعی باشد. ھم چنین با وابسته شدن به یک دسته احتیاجات مصنوعی  و احمقانه و کاملا بی فایده خودش را بدبخت ترینِ جانوران کرده به طوری که زندگانی برای بیشتر مردم  تاریک و دشوار و بی معنی گشته که به زحمتش نمی ارزد. ھیچ حیوانی در دنیا وجود ندارد که آنقدر ابلهانه ھوش و جدیت خود را برای چنین نتیجۀ مزخرف و بی ثمری به کار ببرد. از این جهت می توان گفت که تمدن، ذکاوت و خوشبختی آدمیزاد، پست تر است از آنچه در نزد بیشتر حیواناتی که در طبیعت زندگانی می کنند یافت می شود.

شما به من می گویید میوه ها و سبزیجات گران هستند.
من از شما می پرسم،
داروها چطور؟

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

7

گیاه خواری از دیدگاه علم تغذیه 

از دیدگاه علم تغذیه، ماده غذایی ترکیبی است که از نظر کیفی و کمی احتیاجات انسان را به منظور نگهداری و رشد سلولها، تنظیم فرآیندهای زیست شیمیایی و تامین انرژی برآورده می سازد. غذای مناسب انسان می باید شامل 50 الی 60 ماده مغذی باشد تا احتیاجات مذکور را تامین نماید. این مواد مغذی را می توان در شش دسته عمده جای داد.
- پروتئین ها
- کربوهیدرات ها
- چربی ها
- مواد معدنی
- ویتامینها
- آب


فقط هنگامی که مواد مغذی فوق الذکر به اندازه کافی جذب بدن گردد، بدن قادر به حداکثر بازدهی و کارکرد خواهد بود. اگر یکی از مواد مغذی اصلی برای مدت زمانی از رژیم غذایی حذف گردد انسان دارِ بیماریهای گوناگونی خواهد شد که نوع بیماری بستگی به ماده مغذی حذف شده و یا کمبود آن خواهد داشت.
برای پاسخ به این سئوال که آیا حذف گوشت و تخم مرغ از برنامه غذایی برای سلامتی مضر است یا خیر، هر کدام از شش دسته مواد مغذی را که در بالا به آنها اشاره گردید، به طور اجمالی بررسی، و منابع اصلی تهیه آنها را، با توجه به حذف انواع گوشت و تخم مرغ ذکر، و در موارد لازم از نظر کمی با گوشت مقایسه خواهیم کرد.


پروتئین ها
ماده اصلی هر کدام از سلول های بدن، اعم از استخوان، عضله، خون و آنزیم را پروتئین ها تشکیل می دهند، بنابراین یک تغذیه سالم می باید پروتئین های لازم برای نگهدای، رشد و ترمیم یاخته ها و بسیاری از مکانیسم های دیگر زیست شیمیایی را فراهم آورد. هنگام هضم غذا، پروتئین های موجود در آن به ترکیبات ساده تری تبدیل می گردند که به آنها آمینواسید می گویند. تعداد آمینواسیدهائی که بطور متعارف در غذاها وجود دارد 18 عدد است. پروتئین های غذایی دارای حدود 16% ازت می باشند که عمده ترین عنصر موجود در پروتئین است و سایر عناطر تشکیل دهنده آنها عبارتند از کربن، هیدروژن، اکسیژن و در برخی موارد گوگرد و ید.
گیاهان و برخی از باکتری ها قادرند از نمک های گوناگون آمونیوم، پروتئین خود را سنتز کنند، ولی بسیاری از موجودات زنده و پستانداران می باید ازت را بصورت آمینواسید دریافت کنند. البته پستانداران نیز می توانند از نمک های آمونیم پروتئین سنتز کنند، بشرطی که در غذاهای آنان برخی از آمینواسیدهای خاص وجود داشته باشد. این آمینو اسیدها بنام آمینواسیدهای ضروری  معروفند.
برای انسان هشت آمینواسید ضروری محسوب می گردد که عبارتند از:
لوسین - Leucine
ایزولوسین - Isoleucine
متونین - Methionine
والین - Valine
ترئونین - Threonine
فنیل آلانین - Phenylalanine
تریپتوفان - Tryptophan
لایسین - Lysine
اگر تمام آمینواسیدهای ضروری در رژیم غذایی انسان موجود باشد و ازت و سایر عناصر غذایی نیز به اندازه کافی برای بدن فراهم گردد، آنگاه بدن قادر است تمام پروتئین ها و آمینواسیدهای لازم را سنتز و استفاده نماید، ولی اگر یک یا چند آمینواسید ضروری برای مدتی از رژیم غذایی حذف گردد و یا مقدار آنها نقصان یابد در اینصورت تدرجاًً سنتز و کاربرد سایر پروتئین ها و آمینواسیدها در بدن دچار اختلال شده و می تواند باعث ضعف و بیماری گردد. بنابراین یک برنامه غذایی صحیح و کامل از نظر پروتئین، باید دو نکته را در برداشته باشد، دوم آنکه تمام آمینواسیدهای ضروری به اندازه کافی در آن وجود داشته باشد تا سنتز پروتئین ها کامل گردد .
در این جدول مقدار پروتئین موجود در برخی از منابع عمده پروتئین حیوانی و گیاهی مقایسه گردیده است. مقادیر داده شده در جدول مقادیر کل پروتئین، بر حسب گرم پروتئین در صد گرم ماده غذایی می باشد.
ميزان پروتئين (%)  نوع ماده غذايي  ميزان پروتئين (%)  نوع ماده غذايي  ميزان پروتئين (%)  نوع ماده غذايي 
54-70 انواع سويا
(کنجاله) 
ماست  20 گوشت گاو 
6-8 انواع برنج  70 کشک  11 گوشت گوسفند 
10-12 انواع گندم  17/3 مغز بادام بوداده  17/5 گوشت مرغ 
6-12 انواع آرد گندم  28/6 بادام زميني  18-24 انواع ماهي 
6-9/5 انواع نان  21 مغز پسته بوداده  12/5 تخم مرغ کامل 
7 ذرت  29/5 تخمه کدو  16 زرده تخم مرغ 
10 جو  23 تخمه هندوانه  18-27 انواع پنير سفيد 
20-29 انواع حبوبات  15 مغز گردو خشک  4 شير گاو 

همانطور که در این جدول مشخص می گردد، اگر گوشت و تخم مرغ از رژیم غذایی حذف گردد، نه تنها از نظر پروتئین کمبود بوجود نمی آید، بلکه در موارد متعددی، میزان پروتئین موجود در مواد غذایی گیاهی  بمراتب بیشتر از پروتئین موجود در گوشت و پروتئین حیوانیست.

برای مقایسه، در جدول زیر میزان آمینواسیدهای ضروری موجود در گوشت و تخم مرغ و شیر و برخی منابع پروتئین گیاهی ارائه گردیده است. لازم به تذکر است که در جدول زیر از میان لبنیات فقط شیر بعنوان مقایسه ذکر گردیده است. مقادیر ذکر شده در این جدول میزان آمینواسید ضروری، بر حسب گرم در یک گرم ازت موجود در ماده غذایی مربوطه است.

آمينواسيدهاي ضروري 
مواد غذايي 
والين 
تريپتوفان 
ترئونين 
فنيل آلانين 
متيونين 
ليسين 
لوسين 
ايزولوسين 
0.33
0.08
0.28
0.26
0.15
0.51
0.49
0.32
گوشت 
0.33
0.06
0.28
0.23
0.18
0.56
0.47
0.32
ماهي 
0.45
0.11
0.33
0.33
0.19
0.42
0.56
0.36
تخم مرغ 
0.44
0.09
0.29
0.32
0.15
0.49
0.62
0.39
شير گاو 
0.26
0.08
0.18
0.34
0.10
0.12
0.44
0.23
آرد سفيد 
0.41
0.09
0.24
0.30
0.13
0.19
0.51
0.29
برنج 
0.31
0.09
0.23
0.31
0.09
0.21
0.43
0.24
جو 
0.35
0.05
0.26
0.31
0.13
0.19
0.75
0.25
ذرت 
0.30
0.08
0.22
0.34
0.07
0.37
0.51
0.29
سويا 
0.30
تا
0.50
0.05
تا
0.15
0.15
تا
0.25
0.20
تا
0.35
0.05
تا
0.35
0.15
تا
0.25
0.40
تا
0.45
0.20
تا
0.40
گردو و انواع بادام ها 

 همانطور که در جدول می بینید اگر انواع گوشت و ماهی و تخم مرغ از رژیم غذایی حذف گردد، از نظر آمینواسیدهای ضروری نیز به هیچ وجه کمبودی بوجود نمی آید، زیرا تقریباً در تمام مواد، میزان آمینواسیدهای ضروری موجود در منابع پروتئین گیاهی ذکر شده در جدول، بیشتر از میزان آمینواسید ضروری مشابه موجود در گوشت و تخم مرغ است.

در مورد پروتئین باید به این نکته نیز توجه داشت که مصرف زیاده از حد آن نه تنها به سلامتی و رشد بهتر بدن کمک نمی کند، بلکه باعث بوجود آمدن بیماریهایی نیز می گردد، زیرا ازت موجود در پروتئین مازاد بر احتیاج، در بدن به اوره و اسید اوریک تبدیل می گردد که برای سلامتی بسیار مضر می باشند.
برای آنکه بدن بتواند پروتئین را به بهترین وجه و با بالاترین بازدهی مورد استفاده قرار دهد، می باید مقدار کافی کربوهیدرات و چربی نیز از طریق غذا برای بدن فراهم گردد. میزان پروتئین مورد نیاز بدن با توجه به شرایط زندگی، شرایط اقلیمی، سن و نوع کار بسیار متفاوت می باشد. ولی برای یک انسان بالغ به وزن 70 کیلوگرم حدود 65 گرم پروتئین در روز، یک میانگین متعارف محسوب می گردد. هر گرم پروتئین اضافی در حدود 4 کالری حرارت و مقداری اوره و اسید اوریک در بدن ایجاد می کند.


کربوهیدرات ها
کربوهیدرات ها که انرژی مورد نیاز بدن را برای گرم نگه داشتن و انجام حرکات و فعالیتهای گوناگون تأمین می کنند، بطور متعارف در حدود نیمی از کالری تغذیه شده به بدن را تشکیل می دهند. میزان انرژی ایجاد شده در بدن توسط یک گرم کربوهیدرات در حدود 4 کالری می باشد. بنابراین مثلاً یک مرد بین 23 الی 50 سال و به وزن 70 کیلوگرم و قد 178 سانتیمتر که به 2800 کالری در روز احتیاج دارد، می باید نیمی از آن، یعنی 1400 کالری، را از طریق خوردن 350 گرم کربوهیدرات قابل هضم در روز تأمین نماید. میزان انرژی مورد نیاز انسان از یک سالگی تا سن کهولت با توجه به جنسیت، قد، وزن و سن بین 900 کالری الی 3900 کالری در روز متغیر است.
منابع عمده تأمین کربوهیدرات ها عبارتند از: غلات 55%، شکر 25%، سبزیجات 10% و میوه ها 5%. این مواد مغذی علاوه بر تأمین کربوهیدرات ها، منابع عمده تأمین مواد معدنی و ویتامین ها نیز می باشند، ولی کربوهیدراتهای تصفیه شده نظیر شکر سفید، برنج پوست گرفته و نشاسته ذرت، کربوهیدراتهای تقریباً خالص می باشند که فقط ایجاد انرژی می نمایند.
کربوهیدراتها از جهات دیگری نیز دارای اهمیت می باشند و وجود آنها در رژیم غذایی ضروری است، زیرا نه تنها طعم و مزه و بو و حالت غذا را بمیزان قابل توجهی بهبود می بخشند، بلکه برخی از انواع کربوهیدرات ها باعث می گردند که میکروارگانیسم های ویژه ای در روده رشد نمایند که آنها نیز به نوبه خود باعث هضم بهتر غذا می شوند. برخی از کربوهیدرات ها، نظیر سلولز، بدون تغییر از بدن دفع می گردند و باعث می شوند دفع فضولات بدن تسهیل شود. علاوه بر اینها، برای آنکه چربی ها در بدن با بازدهی کامل مصرف گردند، بدن به کربوهیدرات ها نیاز دارد. و هنگامی که میزان کربوهیدات در رژیم غذایی کافی نباشد، یکی از مکانیسم های اصلی متابولیسم، یعنی اکسایش اسیدهای چرب، دچار اختلال می گردد.
با توجه به توضیحات بالا کاملاً روشن است که یک رژیم غذایی فاقد گوشت و تخم مرغ از نظر تأمین کربوهیدرات ها – که در سلامت انسان و تغذیه صحیح نقش عمده ای را دارند – نیز یک رژیم غذایی کامل محسوب می گردد و کاستی ایجاد نمی کند. 
 


چربی ها
چربی ها و روغن ها، منبع عمده انرژی غذایی هستند زیرا هر گرم چربی یا روغن 9 کالری انرژی ایجاد می کند و 40% الی 50% از کالری تغذیه شده به بدن را معمولاً این گروه از مواد غذایی تشکیل می دهند. البته متخصصین تغذیه عقیده دارند که از مصرف چربی و روغن زیاد باید احتراز نمود و توصیه نموده اند که یک انسان بالغ به وزن 70 کیلوگرم نباید بیش از 700 کالری چربی در روز – معادل 65 گرم چربی یا روغن – مصرف نماید.
اهمیت چربی ها در غذا، علاوه بر تأمین انرژی مورد نیاز بدن، خاصیت حلالیت و انتقال دهندگی آنها در مورد ویتامینهای محلول در چربی ها است، و به این دلیل، مورد نیاز بدن محسوب می گردند. بعنوان مثال اسید آراچیدونیک و اسید لینولئیک برای رشد بدن و سلامت پوست ضروری می باشند.
منابع عمده تأمین چربی و روغن عبارتند از: روغنهای مایع یا جامد گیاهی، روغن زیتون، کره، ماگارین، گردو و انواع بادامها و شکلات. البته تخم مرغ و چربی های گوشت نیز جزو منابع چربی محسوب می گردند.


مواد معدنی
مواد معدنی گوناگون بصورت ترکیبات و کمپلکسهای کربوهیدراتها، اسیدهای آلی و پروتئینها در بدن تمام موجودات زنده، اعم از گیاه و حیوان، بدون استثناء وجود دارند و برای ساختار استخوان و دندان ضروری می باشند. این مواد معمولا بصورت محلولهای آبی در تمام یاخته ها و مایعات بدن وجود دارند و در تنظیم اعمال و فرآیندهای حیاتی بدن نقش مهمی را ایفا می کنند.
مواد معدنی که در مقادیر زیاد، مورد نیاز بدن می باشد عبارتند از: کلسیم، کلر، منیزیم، پتاسیم، سدیم، فسفر و گوگرد. مواد معدنی که بصورت مقادیر جزئی مورد نیاز بدن می باشد عبارتند از: کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیوم و روی. علاوه بر اینها پژوهشهای گوناگون نشان می دهد که به احتمال قوی کروم، فلوئور و مولیبدن نیز در فرآیندهای زیستی و متابولیسم بدن انسان نقشی را بعهده دارند.
منابع عمده تأمین مواد معدنی مورد نیاز بدن عبارتنداز: غلات، سبزیجات، میوها، گردو و انواع بادام. در گوشت و تخم مرغ نیز مواد معدنی مورد نیاز بدن وجود دارند ولی مهمترین منبع تأمین کننده این مواد گیاهی می باشد.

ویتامین ها
ویتامین ها یک سری ترکیبات آلی گوناگون با فرمولهای کاملاً متفاوت می باشند که برای عملکرد سالم و حداکثر کارآیی بدن و جذب سایر مواد غذایی، مقادیر جزئی از آنها ضروری است. هر ویتامین نقش خاصی را در بدن بعهده دارد و همه آنها می باید از طریق مواد غذایی وارد بدن گردند، زیرا بدن خود قادر به سنتز آنها نمی باشد. ویتامین ها دو دسته اند: ویتامنهای محلول در چربی « شامل ویتامن های A-D-E » و ویتامین های محلول در آب « شامل ویتامین C و گروه ویتامین های B ». تمام ویتامینهای مورد نیاز بدن به اندازه کافی در یک رژیم غذایی گیاهی شامل غلات، حبوبات، سبزیجات و میوه ها موجود می باشند.
برخی تصور می کنند که منبع ویتامین های گروه ب، بخصوص B12، گوشت و بطور عمده جگر می باشد. این عقیده به هیچ وجه درست نیست. بعنوان مثال منابع غیر گوشتی برخی از ویتامینهای گروه ب عبارتند از:
ویتامین B1 : شیر گیاهی، تمام سبزیجات و آجیل
ویتامین B2:  شیر گیاهی، سبزیجات
ویتامین B3: حبوبات، بادام زمینی و روغن آن
ویتامین B4: غلات
ویتامین B5: شیر ها و لبنیات گیاهی، حبوبات و جو پوست نکنده
ویتامین B6: سیب زمینی و جو
ویتامین B7: در اکثر غذاها وجود دارد و در بدن نیز ساخته می شود
ویتامین B8: حبوبات و آجیل
ویتامین B9: سبزیجات و غلات پوست نکنده
ویتامین B12: شیرها و لبنیات گیاهی و دانه های غلات



آب
یک قسمت عمده از سلولهای بدن را آب تشکیل می دهد و در هضم و جذب غذا، انتقال مواد غذایی به سلولها، دفع مواد زائد بدن و تنظیم دمای بدن نقش عمده ای را بعهده دارد. 60% از بدن انسان از آب تشکیل شده است و از طریق مکانیسم تشنگی، غلظت نمک در بدن همواره در حدود 9/0 % باقی می ماند. آب بدن علاوه بر آنکه از طریق نوشیدن آب آشامدنی و نوشیدنی های گوناگون تأمین می شود، از طریق غذاهای پخته و خام « میوه ها و سبزیجات » و اکسایش غذاها در بدن نیز تأمین می گردد.
نتیجه گیری بررسی که در بالا بطور اجمالی به آن اشاره گردید نشان دهنده آنست که یک رژیم غذایی شامل انواع غلات، حبوبات، دانه ها، میوه ها، سبزی ها از نظر علم تغذیه، یا بعبارت دیگر از نظر تأمین تمام مواد مغذی مورد نیاز بدن، یک برنامه غذایی کامل و بی نقص را تشکیل می دهد.


این خوراکی را که گمان می کردند برای انسان ناگریز و سودمند می باشد، امروزه ثابت شده که بی فایده ترین خوراک ها و کشنده ی سلول های بدن است. اگر از کشتار قصابی که شرافت انسانیت را به باد می دهد چشم بپوشیم؛
ولیکن حیوانات از این راه انتقام خون خود را می کشند.

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

6

دلایل گیاه خوار بودن انسان

چند دلیل زیر مقداری از دلایل بسیار زیادی است که ثابت می کند انسان بطور حتم جزو گیاهخواران می باشد و اشتباهاً از روی حرص، شهوت و یا شاید هم بخاطر اجبار در دورانی که یخبندان سطح کره زمین را پوشانده بود به این تغذیه غلط روی کرد و تابکلی دست از این عادت مضرش بر ندارد روی سلامت و آرامش را نخواهد دید. آنچه مسلم است در طبیعت هر چیز در جای خاص خودش قرار دارد. یک گیاه برای مرداب درست شده و دیگری برای بیابان. ساختمان دهان یک جانور برای چریدن است و دیگری برای دریدن. انسان موجودی نیست که ساختمان بدنش چیزی مقایر با قوانین طبیعت باشد. او نیز زاده طبیعت است و وابستگی نزدیکی به طبیعت داد. هر گاه او را رو یهمرفته با سایر جانوران مقایسه کنیم می بینیم نه شبیه است به جانوران درنده و نه به حیوانات چرنده. بلکه ساختمان بدن او بسیار نزدیک است به ساختمان میمونهای میوه خوار.

دلیل اول
در طبیعت آن دسته از پستانداران که آب را هنگام نوشیدن لیس می زنند مثل گربه، ببر، خرس و گرگ، گوشتخوار هستند و هر کدام که آب را می مکند یا هورت می کشند مانند گاو، فیل و انسان گیاهخوار می باشند.

دلیل دوم
انسان و بقیه گیاهخواران قادرند آرواره پائین خود را بدون تکان دادن سر علاوه بر بالا و پائین به طرفین نیز تکان دهند در حالیکه درندگان از حرکات جنبی فکین که جهت آسیاب کردن دانه به گیاهخواران داده شده عاجز می باشند.

دلیل سوم
آرواره جانوران گوشتخوار دارای دندانهای شمشیری شکل هست که به دو دندان نیش بزرگ برای پاره کردن مجهز است این آرواره ها بسیار پر قدرت و خرد کننده می باشند، اما در گیاهخواران دندانها صاف و مسطح هستند و دندانهای کلبی همسطح بقیه دندانهاست، آرواره ها ضعیف هستند و برای فشارهای شدید طراحی نشده اند. نوع دندانهای انسان او را جزو لاینفک گروه گیاهخواران قرار می دهد.)این تفاوت حتی در مینای دندانها هم مشاهده می شود(.


دلیل چهارم
در ساختمان بدن گوشتخواران بعلت قابلیت فساد پذیری سریع گوشت طول روده ها کوتاه است تا حیوان بتواند هر چه زودتر آنرا دفع نماید. زیرا غذاهای گوشتی پس از هضم در روده محیط بسیار مناسبی برای رشد باکتریهای مواد آلی از هم پاشیده و فاسد شده بوجود می آورد. گیاهخواران منجمله انسان دارای روده های درازی می باشند برای اینکه مواد غذایی به آهستگی مواد مغذی را پس می دهند، و از اینجاست که تغایر غذای یک گوشتخوار با گیاهخوار مشهود می گردد. تبدیل و هضم غذای گیاهخواران به وسیله انفعالات تخمیری با همراهی دسته های مختلف میکروبهای گیاهی انجام می گیرد. با این تفاوت که آن دسته از میکربها که برای گوشتخواران مناسب است برای گیاهخواران مناسب نیست. حتی اگر بدن برای تعدیل آن کوشش کند. این ثابت می کند گوشت یک غذای اشتباه و مضر برگیاهخواران می باشد.




دلیل پنجم
معده انسان و عضلات آن بسیار ظریف و حساس است و به هیچ وجه قادر به هضم کامل غذاهای گوشتی نیست در حالیکه معده خشن گوشتخواران با عضلات پولادینش کار اصلی هضم را انجام می دهد. این اساسی ترین دلیل برای هضم نکردن غذا، یبوست و دل درد در آدمهائیست که از گوشت برای خوراک استفاده می کنند.

دلیل ششم
ترشح غده های معده و لوزالمعده انسان و بقیه حیوانات گیاهخوار به بافتهای گوشت بسیار کم اثر است و نمی توانند قادر باشد مانند ترشحات غدد یک درنده، گوشت )و همچنین استخوان حیوانات( را نرم و حل کنند.

دلیل هفتم
گوشت دارای ازت زیادی است که دفع آن از عهده کبد جانوران گیاهخوار ساخته نیست و همین علت اصلی امراضی چون نقرس و ناراحتیهای کبدیست که بکرات نزد افراد گوشتخوار دیده می شود، بوی بد دهان و بعضی از انواع سردردها و سرگیجه ها نیز زائیده همین سبب است.

دلیل هشتم
انسان قادر نیست مانند حیوانات گوشتخوار از جسد حیوانات بطور کامل و طبیعی استفاده کند. وقتی شیر، روباه یا هر حیوان دیگری طعمه اش را شکار می کند فقط گوشتهای ران و سر و سینه آنرا نمی خورد بلکه گوشت، پوست و استخوان را با هم می بلعد و با این کارش تعادلی از نقطه نظر احتیاجات گوناگون بدن به مواد مختلف غذایی بر قرار می کند.

دلیل نهم
چاک دهان گوشتخواران بسیار عریض است بطوریکه می توانند هنگام بلعیدن آنرا بحد زیادی بازنمایند، چاک کوچک دهان انسان دلیل محکم دیگری بر میوه خوار بودن اوست.

دلیل دهم
چربیهای موجود در گوشت حیوانات به زحمت از بدن گیاه خواران دفع می گردد و اغلب بصورت پیه در ناحیه های شکم، ران، باسن و غبغب مردم گوشتخوار ذخیره می شود، همین چربیهاست که در جدار داخلی رگها جمع شده و حرکت خون را نامنظم می سازد. سکته های قلبی حاصل این تغذیه اشتباه و شکم پرستانه است. مصرف چربیهای گیاهی مثل روغن زیتون، آفتابگردان و غیره هیچوقت دیده نشده که عارضه ای ایجاد کند .

دلیل یازدهم
حیوانات گوشتخوار می توانند به سرعت بدوند و شکار خود را در حال گریز بگیرند اما انسان چون میوه خوار است، قادر به این کار نیست و در عوض به راحتی دانه از گیاهان بر می چیند یا از درختان بالا میرود و برای خوراکش میوه می کند.

دلیل دوازدهم
چشم گوشتخواران بر خلاف چشم انسان و دیگر جانوران گیاهخوار که نامتغییر می باشد قادر است در تارکی ببیند و مردمکش کوچک و بزرگ شود.


دلیل سیزدهم
پروتئین حاصله از گوشت برای جذب شدن، معده انسان را به یک کار طاقت فرسا وامی دارد در حالیکه پروتئین های نوع گیاهی راحت تر جذب شده و بدن انسان و دیگر حیوانات گیاهخوار آنها را آسان تر قبول می کند.

دلیل چهاردهم
حیوانات گوشتخوار می توانند بوی جانوران دیگر را از خیلی دور استشمام کنند. انسان اصلاً قادر به این کار نیست.

دلیل پانزدهم
تمام گوشتخواران قادرند برای بچنگ آوردن شکار، خود را اگر لازم باشد، ساعتها بی حرکت پنهان کنند و بطور غریزی حیله های گوناگونی را برای فریب دادن طعمه می دانند، انسان نه می تواند چند دقیقه جائی بند شود و نه قادر است در جائیکه هموار نیست راه برود.

دلیل شانزدهم
طبع انسان چون میوه خوار است، همانگونه که گوشتخواران از دیدن اجساد خون آلود اشتهایشان تحریک می شود او نیز از دیدن، بوئیدن و چشیدن میوه ها و سبزیجات لذت می برد و خوشش می آید و در مقابل از دیدن اجساد خون آلود و دل و روده در آمده حالش بهم می خورد و غمگین و ناراحت می شود. )درضمن گیاهخواران و از جمله انسان بسیار علاقه مند اند که میوه ها را به صورت خام بخورند، این در حالیست که خوردن گوشت خام برای انسان تهوع آور و غیر قابل قبول می باشد.- انسان طبیعتاً از گشتن و خون گریزان است(.

دلیل هفدهم
میوه جات و سبزیجات خام از خاصیت شدید شفا بخشی و دفع میکروب برخوردارند که برای سلامت انسان بسیار ضروریست. برعکس میوه ها و سبزیجات ، گوشت اکثر اوقات ناقل ویروس ها و میکروبهای خطرناک است، بخصوص انواع و اقسام کرمها معمولاً از راه گوشت به انسان منتقل شده در جدار روده می چسبند و شخص گوشتخوار را مبتلا به کم خونی، زردی، رنگ پریدگی، لاغری، ضعف بنیه، پر خوابی و بی حوصلگی می کنند. هر چند پختن تا حدودی این کرمها را از بین می برد ولی تصور از بین بردن تمام این موجودات خطرناک از راه پختن یک راه اساسی نیست زیرا که خیلی از آنها می توانند درجه حرارتهای بسیار شدید را نیز تحمل کنند و تازه آنهائی که از بین می روند مواد زائد سمی خود را همچنان باقی می گذارند و آن اکثریتی که از بین نمی روند در بدن بسرعت رشد کرده و زندگی را بر شخص گوشتخوار تنگ می گردانند. اگر شما نیز گوشتخوار هستید چه بسا که مبتلا به این کرما، ویروسها و انگلها بوده، ولی خودتان از آن خبر نداشته باشید.

دلیل هجدهم
بزاق انسان و دیگر گیاهخواران جهت آماده کردن مواد نشاسته ای برای هضم در دهان، دارای آمیلاز است، اما بزاق دهان گوشتخواران فاقد این ماده می باشد.

دلیل نوزدهم
قسمتهای مختلف گوشت بطور وحشتناکی از اسید ئوریک)اوره( برخوردار است مثلا یک کیلو گوشت گوساله دارای 30 گرین و یک کیلو جگر بیش از 40 گرین اسید ئوریک دارد، در وضعیکه تمام اسید ئوریکی که بدن خود می سازد و دفع می کند در روز از طریق کلیه ها فقط 6 گرین می باشد و اضافه بر این مقدار کاری دشوار برای کلیه ها بوجود آورده شخص را به امراض گوناگون سخت که ناشی از تراکم اسیدئوریک در بدن باشد مبتلا می سازد. این بیماریها تا وقتی مریض به خوردن گوشت ادامه می دهد هرگز دیده نشده که علاج قطعی داشته باشد.

دلیل بیستم
چرندگان و پرندگان گیاهخوار همدیگر را می شناسند و به مهربانی در کنار یکدیگر می توانند زندگی کنند، مرغ و خروسها لابلای دست و پای گاو گوسفند بدون آنکه ترسی به خود راه بدهند می لولند و دنبال دانه می گردند، اما همینکه گرگ یا روباهی نزدیک شود به طور غریزی از آنجا می گریزند این حالت در انسان هم دیده شده که از حیوانات درنده فرار کند.

دلیل بیست و یکم
دستهای انسان که به گروه گیاهخواران تعلق دارد برای دریدن ساخته نشده است انگشتان دست او نشان میوه خوار بودن اوست، والا می بایست از پنجه هائی برنده و تیز بر خوردار باشد.

دلیل بیست و دوم
کنترل حرارت بدن به دو طریق انجام می گیرد. یکی با عرق کردن و دیگری با آویختن زبان از دهان و تنفس های سریع. کلیه گیاهخواران از طریق اول با استفاده از مجراهای موجود در روی پوست خود و تمامی گوشتخواران به طریق دوم با در آوردن زبان و تنفس سریع اینکار را انجام می دهند مثل سگ و گرگ.
عرق کردن در گیاهخواران باعث دفع طبیعی سموم احتمالی موجود در گیاهانی که گیاهخوار خورده خواهد شد و چنانچه انسانی از خوراک گوشتی استفاده کرده باشد چون میزان سموم و مواد زائد از میزان طبیعی بالاتر می رود، عرق تن او بد بود و متعفن خواهد گردید.


دلیل بیست و سوم
گوشتخواران تقریباً ده برابر گیاهخواران جوهر نمک)اسید هیدروکلوریک( در بدن خود تولید می کنند که بیشتر در هضم قسمتهای استخوانی گوشت بکار گرفته می شود. و با توجه به میزان جوهر نمک در بدن آدمی هرگز نمی شود او را یک گوشتخوار به حساب آورد.

دلیل بیست و چهارم
انسان می تواند در رژیم غذایی خود گوشت را به سادگی حذف کند و در این راستا ادعا می شود که رو به سلامت بیشتر هم خواهد گذاشت، ولی او هیچگاه نمی تواند غذای طبیعی خود را که گیاهان می باشد حذف کند و به زندگی ادامه دهد. این در حالیست که گوشتخواران می توانند بدون خوردن گیاه زندگی کنند و سالم باقی بمانند.

شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید:
گر از چنگال گرگم در ربودی
بدیدم عاقبت گرگم تو بودی 

۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

5

آیا می دانید که احتیاج یا لذت گوشت خواری ھر روز سبب کشتار کرورھا از حیوانات اھلی می گردد؟ از کرورھا خیلی بیشتر. اگر لشکر بی شمار حیوانات بیچاره ای را بشماریم که در شکارگاه ھا، ماھی گیری ھا، مرغ فروشی ھا و غیره محکوم به قربانی شدن روزانه ھستند، از میلیارد ها میلیارد جنبندگان، حساب تجاوز می کند که ھرروز تنها برای خوش آمد ذائقه فاسد شده و شکم پرستی آدمیان کشته می شوند. حساب کرده اند روی سیل خونی که از این کشتار مشئوم راه می افتد می توانند به آسانی کشتی رانی بنمایند. اما قربانی آنها به سهولت انجام نمی پذیرد، بلکه پیش از کشته شدن با حیوان به طرز وحشیانه ای رفتار می کنند. گله ھای حیوانات از شهرھای دوردست در مدت پانزده یا سی روز به ضرب چوب و تازیانه رانده می شوند. اگر بین راه از خستگی بیفتند با سیخک بلندشان می کنند و گاھی چندین روز بدون خوراک زیر تابش آفتاب سوزان یا در آغل ھای چرک و متعفن به سر می برند. بعضی از آنها می میرند و ھرگاه یکی از آنها در بین راه زایید برای اینکه از کاروان عقب نماند بچه او را جلو چشم مادرش سرمی برند. ھنوز حیوانات بیچاره از خستگی راه نیاسوده اند که با تازیانه به سوی سلاخ خانه روانه می شوند. به محض ورود در این ساختمان کثیف غم انگیز بوی خونی که خفقان قلب می آورد، زمین نمناک، خون تازه ای که از ھر سو روان است، فریادھای جانگداز حیوانات، جسدھایی که به خون آغشته شده و با تشنج می لرزند، اسب ھای لاغر نیمه جان که دو طرف آنها لاشه آویخته اند و قصاب ھایی که برای خرید لش مرده آمد و رفت می کنند و از طرف دیگر ناله گوسفندان و همهمه ی صدای دشنام و داد و فریاد آدمیان، حیوانات بیچاره از این منظره چرکین و بوی گوشت گندیده و خون برادرانشان پیش بینی سرگذشت ھولناک خود را می نمایند.

پذیرایی کنندگان آنها با چهره ھای درنده و طماع جلو آمده، ھر کدام کارد و ساطور خونین به دست دارد و روی پیش دامنی آنها از خون بسته شده سیاه رنگ و چربی برق می زند. سپس آنها را به زحمت از ھم دیگر جدا کرده کشان کشان به گوشه ای می برند. بعد دست ھا و پاھای حیوان را گرفته تا می کنند و اگر خواست استقامت بنماید با لگد و زور ورزی او را زمین می زنند. حیوان دیوانه وار کوشش می کند تا خودش را از زیر دست دژخیم رھا بنماید اما سر او را پیچ داده گلویش را با کارد پاره می کند. آن وقت خون فوران می زند. ھر دفعه که خون از ریه ھای او بیرون می آید صدای خشکی تولید کرده خون به اطراف پاشیده می شود. پس از آن مدتی دست و پا زده در خون خودش غوطه می خورد و ھنوز جانش بیرون نرفته که سر او را جدا نموده بادش می کنند. چشم ھای سیاه درخشان حیوان که تا چند دقیقه پیش از زندگانی سرشار بود غبار مرگ پرده ای روی آن را می پوشاند و زبان از دھانش با کف خونین بیرون می آید. بعد از آن شکمش را شکافته دل و روده حیوان را بیرون می کشند. بوی پشکل و بخاری که در ھوا پراکنده می شود و خون غلیظ گندیده که مگس و پشه روی آن پرواز می کنند، منظره ای چرکین و مهیبی را نمایان می سازد. قصاب ھا تا بازوی خودشان را در روده و خون حیوان فرو می برند. پس از آن پوست او را جدا می کنند و بعد از آن لاشه ھای لرزان حیوانات را با سرھای بریده و شقیقه ھای کبود و شکم ھای پاره شده و جگرھای سرخ که اغلب داغ چوب و تازیانه ای که پیش از کشتن به حیوان زده اند روی گوشت او نمودار است در گاری به چنگک آویخته و یا روی اسب انداخته به دکان ھای قصابی می فرستند. آنها این لاشه ھا را گرفته تکه تکه نموده و دست ھا و پیش بند خود را از نو خون آلود می نمایند و این تکه ھای گوشت کشته شده فروخته می شود.
مردم شکم خودشان را پر از این گوشت مردار کرده در همه ی خانه ھا ھنگام خوراک بوی دل به ھم زن عضلات سرخ کرده و پخته شده که با هزارگونه آب و تاب رنگرزی، پیرایش کردند، بلند می شود. بچه، زن، مرد از این تکه ها می خورند و اینها همان مردمانی هستند که لاف تربیت و ظرافت اخلاق و پاکدامنی و پرهیزکاری و مهربانی می زنند: قاضی، ملا، آموزگار، شاعر، ادیب، نقاش، نویسنده و همه ی کسانی که گمان می کنند در زندگانی کمال مطلوب عالی تری از زرپرستی و شکم چرانی دارند، هنگامی که می خواهند فکر بنمایند، معده ی آنان از لاشه و خون لخته شده ی جانوران سنگین است.



برق زندگی، شادی و آرامش را در چشمان زیبا و مظلومانه ی این حیوانات می بینید؟
داشتن حق زندگی و سلامت، از اساسی ترین  و مسلم ترین حقوق هر موجود زنده ای در دنیاست. بیشتر فکر کنیم!

۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

4

گوشت جسد است! 


گوشت جسد است.
روزانه میلیون‌ها حیوان به قتل می‌رسند.
اینجا جهنمی‌ست که انسانها برای حیوانات بپا کرده‌اند.