گیاه خواری و اقتصاد
آیا می دانستید که اگر همه ی مردم زمین گیاه خوار می شدند، زمین ما می توانست سه الی پنج برابر ساکنین کنونی خود را غذا بدهد؟ می دانستید که اگر انسان ها به تغذیه ی اصلی و طبیعی خود باز پس میگشتند، فقر، گرسنگی و بیچارگی مردمان، تنها یک خیال ناخوشایند و دور از واقعیت بود؟
می دانستید که وضعیت کنونی و بد اقتصادی جهان از نتایج معظل بزرگ گوشت خواریست؟
خوراک های نباتی برتری مهمی از نقطه نظر اقتصاد بر اغذیه حیوانی نشان می دهند، قیمت آن ها کمتر از یک سوم خوراک های حیوانی است. ولی آیا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید که چرا غذاهای گوشتی گرانترین غذاها هستند؟
یک مزرعه غذای کامل لازم است تا حیوانی بالغ و پروار گردد و بتوان او را سلاخی و از گوشت آن استفاده کرد. این در صورتی است که غذایی که از گوشت حیوان بدست می آید یک دهم از آن غذایی نیست که از همان مزرعه می شد بدست آورد. در فصل سرما و گرما، هزینه ی جمع آوری و انبار کردن خوراک دامها، همچنین هزینه های نگهداری، پیشگیری از بیماری و مبالغ هنگفت دامپزشکی را باید بدان افزود و در نهایت با هزینه ی تاسیس سردخانه هایی که بتوان گوشت مردار را در مدت معینی درآنها نگهداری کرد و هزینه های سرسام آور انتقال اجساد از کشتارگاه های دور از شهر، به قصابی ها و غیره را جمع کنید تا متوجه شوید که چرا به لحاظ اقتصادی اینقدر تفاوت وجود دارد.
اگر فرض بگیریم که برای هر فرد در دنیا یک آکر خاک حاصلخیز وجود داشته باشد، بنا به اظهارات « سرجان راسل » ( رئیس ایستگاه آزمایشی رمتای استد) برای انسانهای همه چیزخوار 1.63 آکر زمین لازم است، در صورتیکه برای خوراک گیاهخواران، هر فردی بین 0.5 تا 0.6 آکر زمین لازم است و ما به التفاوت این یعنی 1.03 آکر فقط برای بدست آوردن مواد سمی گوشتی.
یک تکه زمین که برداشت حاصل از آن به اندازه ی غذای ۱۰ نفر میباشد، اگر برای کشت علوفه جهت سیر کردن شکم حیوانات به کار گرفته بشود، مسلما نمی تواند جوابگوی سیر کردن شکم تعداد زیادی از انسان ها باشد. انسان گوشتخوار برای تهیه ی غذای خود به یک سرزمین وسیع احتیاج دارد. خیلی وسیعتر از آنچه که برای شیر و ببر لازم است. یک ملت شکارچی که در سرزمینی کوچک زندگی می کنند، نمی توانند دارای ساکنین و اهالی زیادی باشند.
ذخیره ی غذاهای گوشتی معمولا مشکلتر است و نیاز به تکنولوژی پیشرفته و هزینه بیشتر دارد. در روزگاران گذشته هرگاه قحطی می شد ابتدا حیوانات بودند که کشته می شدند و نگهداری از گوشت آنها امکان پذیر نبود. امروزه نیز یک بیماری اپیدمی می تواند تعداد زیادی از دامها را به کام مرگ بکشاند و همه هزینه های انجام شده را به هدر دهد.
امروزه با پیشرفت علم، هر چند از تلفات و مرگ و میر دامها به میزان قابل توجهی کاسته شده (گرچه هنوز خیلی از بیماریها مثل سرطان، تب برفکی، انفولانزای مرغی و... بدون درمان هستند)، ولی مبالغ هنگفتی صرف نگهداری و واکسیناسیون دامهایی می گردد که در محیطهای غیر طبیعی رشد کرده و به مرضهای سختی دچار شده اند. این بیماری ها اغلب به علت تغییرات غیر طبیعی ژنتیکی و همچنین تزریق هورمون های متعدد، داروهای شیمیائی و تلقیح مصنوعی برای اینکه حیوانات بتوانند چند بار در سال بزایند و خیلی زودتر از موقع معمول بالغ شوند و چاق گردند، بوجود می آید.
خوراک ھای نباتی نه تنها ھیچ گونه مواد سمی در بدن از خود باقی نمی گذارند، بلکه زندگانی را بی آلایش کرده، تهذیب اخلاق می نمایند و بیدادگری و اسارت حیوان و انسان را بر می اندازند و ویرانی و بایری زمین ھا را مرمت می کنند. دیگر زمین ھای حاصلخیز خراب نمی شود تا از آنها الکل و تریاک استعمال بنمایند. این در حالیست که ھمه ی موجودات و جانوران در طبیعت یک خوراک خوش مزه به اندازه فراوان و کافی می یابند که به آسانی جزوی از بدن آنها می شود. انسان در این بین تنها توانسته کار و زندگی خود را دشوار بنماید، به طوری که قسمت بزرگ زمان و ھوش و جدیت و کار خود را صرف آماده کردن یک غذای غریبه و عجیبی می نماید که حتی لیاقت ندارد از نقطه نظر علمی، طبیعی باشد. ھم چنین با وابسته شدن به یک دسته احتیاجات مصنوعی و احمقانه و کاملا بی فایده خودش را بدبخت ترینِ جانوران کرده به طوری که زندگانی برای بیشتر مردم تاریک و دشوار و بی معنی گشته که به زحمتش نمی ارزد. ھیچ حیوانی در دنیا وجود ندارد که آنقدر ابلهانه ھوش و جدیت خود را برای چنین نتیجۀ مزخرف و بی ثمری به کار ببرد. از این جهت می توان گفت که تمدن، ذکاوت و خوشبختی آدمیزاد، پست تر است از آنچه در نزد بیشتر حیواناتی که در طبیعت زندگانی می کنند یافت می شود.
آیا می دانستید که اگر همه ی مردم زمین گیاه خوار می شدند، زمین ما می توانست سه الی پنج برابر ساکنین کنونی خود را غذا بدهد؟ می دانستید که اگر انسان ها به تغذیه ی اصلی و طبیعی خود باز پس میگشتند، فقر، گرسنگی و بیچارگی مردمان، تنها یک خیال ناخوشایند و دور از واقعیت بود؟
می دانستید که وضعیت کنونی و بد اقتصادی جهان از نتایج معظل بزرگ گوشت خواریست؟
خوراک های نباتی برتری مهمی از نقطه نظر اقتصاد بر اغذیه حیوانی نشان می دهند، قیمت آن ها کمتر از یک سوم خوراک های حیوانی است. ولی آیا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید که چرا غذاهای گوشتی گرانترین غذاها هستند؟
یک مزرعه غذای کامل لازم است تا حیوانی بالغ و پروار گردد و بتوان او را سلاخی و از گوشت آن استفاده کرد. این در صورتی است که غذایی که از گوشت حیوان بدست می آید یک دهم از آن غذایی نیست که از همان مزرعه می شد بدست آورد. در فصل سرما و گرما، هزینه ی جمع آوری و انبار کردن خوراک دامها، همچنین هزینه های نگهداری، پیشگیری از بیماری و مبالغ هنگفت دامپزشکی را باید بدان افزود و در نهایت با هزینه ی تاسیس سردخانه هایی که بتوان گوشت مردار را در مدت معینی درآنها نگهداری کرد و هزینه های سرسام آور انتقال اجساد از کشتارگاه های دور از شهر، به قصابی ها و غیره را جمع کنید تا متوجه شوید که چرا به لحاظ اقتصادی اینقدر تفاوت وجود دارد.
اگر فرض بگیریم که برای هر فرد در دنیا یک آکر خاک حاصلخیز وجود داشته باشد، بنا به اظهارات « سرجان راسل » ( رئیس ایستگاه آزمایشی رمتای استد) برای انسانهای همه چیزخوار 1.63 آکر زمین لازم است، در صورتیکه برای خوراک گیاهخواران، هر فردی بین 0.5 تا 0.6 آکر زمین لازم است و ما به التفاوت این یعنی 1.03 آکر فقط برای بدست آوردن مواد سمی گوشتی.
یک تکه زمین که برداشت حاصل از آن به اندازه ی غذای ۱۰ نفر میباشد، اگر برای کشت علوفه جهت سیر کردن شکم حیوانات به کار گرفته بشود، مسلما نمی تواند جوابگوی سیر کردن شکم تعداد زیادی از انسان ها باشد. انسان گوشتخوار برای تهیه ی غذای خود به یک سرزمین وسیع احتیاج دارد. خیلی وسیعتر از آنچه که برای شیر و ببر لازم است. یک ملت شکارچی که در سرزمینی کوچک زندگی می کنند، نمی توانند دارای ساکنین و اهالی زیادی باشند.
ذخیره ی غذاهای گوشتی معمولا مشکلتر است و نیاز به تکنولوژی پیشرفته و هزینه بیشتر دارد. در روزگاران گذشته هرگاه قحطی می شد ابتدا حیوانات بودند که کشته می شدند و نگهداری از گوشت آنها امکان پذیر نبود. امروزه نیز یک بیماری اپیدمی می تواند تعداد زیادی از دامها را به کام مرگ بکشاند و همه هزینه های انجام شده را به هدر دهد.
امروزه با پیشرفت علم، هر چند از تلفات و مرگ و میر دامها به میزان قابل توجهی کاسته شده (گرچه هنوز خیلی از بیماریها مثل سرطان، تب برفکی، انفولانزای مرغی و... بدون درمان هستند)، ولی مبالغ هنگفتی صرف نگهداری و واکسیناسیون دامهایی می گردد که در محیطهای غیر طبیعی رشد کرده و به مرضهای سختی دچار شده اند. این بیماری ها اغلب به علت تغییرات غیر طبیعی ژنتیکی و همچنین تزریق هورمون های متعدد، داروهای شیمیائی و تلقیح مصنوعی برای اینکه حیوانات بتوانند چند بار در سال بزایند و خیلی زودتر از موقع معمول بالغ شوند و چاق گردند، بوجود می آید.
خوراک ھای نباتی نه تنها ھیچ گونه مواد سمی در بدن از خود باقی نمی گذارند، بلکه زندگانی را بی آلایش کرده، تهذیب اخلاق می نمایند و بیدادگری و اسارت حیوان و انسان را بر می اندازند و ویرانی و بایری زمین ھا را مرمت می کنند. دیگر زمین ھای حاصلخیز خراب نمی شود تا از آنها الکل و تریاک استعمال بنمایند. این در حالیست که ھمه ی موجودات و جانوران در طبیعت یک خوراک خوش مزه به اندازه فراوان و کافی می یابند که به آسانی جزوی از بدن آنها می شود. انسان در این بین تنها توانسته کار و زندگی خود را دشوار بنماید، به طوری که قسمت بزرگ زمان و ھوش و جدیت و کار خود را صرف آماده کردن یک غذای غریبه و عجیبی می نماید که حتی لیاقت ندارد از نقطه نظر علمی، طبیعی باشد. ھم چنین با وابسته شدن به یک دسته احتیاجات مصنوعی و احمقانه و کاملا بی فایده خودش را بدبخت ترینِ جانوران کرده به طوری که زندگانی برای بیشتر مردم تاریک و دشوار و بی معنی گشته که به زحمتش نمی ارزد. ھیچ حیوانی در دنیا وجود ندارد که آنقدر ابلهانه ھوش و جدیت خود را برای چنین نتیجۀ مزخرف و بی ثمری به کار ببرد. از این جهت می توان گفت که تمدن، ذکاوت و خوشبختی آدمیزاد، پست تر است از آنچه در نزد بیشتر حیواناتی که در طبیعت زندگانی می کنند یافت می شود.
شما به من می گویید میوه ها و سبزیجات گران هستند.
من از شما می پرسم،
داروها چطور؟
من از شما می پرسم،
داروها چطور؟